فهرست مطالب

اکوفیزیولوژی گیاهان زراعی - پیاپی 62 (تابستان 1401)

فصلنامه اکوفیزیولوژی گیاهان زراعی
پیاپی 62 (تابستان 1401)

  • تاریخ انتشار: 1401/05/22
  • تعداد عناوین: 8
|
  • بابک میرشکارنژاد، فرزاد پاک نژاد*، محمد نبی ایلکایی صفحات 147-162

    اقلیم خشک و نیمه خشک در اغلب نواحی ایران، اهمیت استفاده از روش های مدیریت زراعی را دوچندان کرده است. بر این اساس، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال های زراعی 1395 و 1396 در دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل سه تاریخ کاشت، (1 اردیبهشت، 21 اردیبهشت و 10 خرداد) و چهار رژیم آبیاری شامل I100: 100%ETc،I80: 80%ETc ،I60: 60%ETc  و I40: 40%ETc مبتنی بر نیاز آبی گیاه ذرت طراحی شدند. بالاترین بهره وری اقتصادی مصرف آب به میزان 1/19 و 1/01 کیلوگرم بر متر مکعب به ترتیب در سال اول و دوم با تاریخ کاشت اول حاصل شد. تجزیه علیت نشان داد که متغیرهایی نظیر وزن بلال با تاثیر مثبت و مستقیم (1/27) و بهره وری بیولوژیکی مصرف آب با تاثیر مستقیم (0/937) از عوامل اصلی تاثیرگذار بر عملکرد دانه بودند. بر اساس آزمون تجزیه به مولفه های اصلی، صفات عملکرد دانه، وزن بلال، عملکرد بیولوژیک، تعداد کل دانه، وزن هزار دانه و شاخص برداشت تحت عنوان صفات زراعی و صفات عملکرد اقتصادی مصرف آب و عملکرد بیولوژیکی مصرف آب به عنوان صفات فیزیولوژیکی ذرت در مجموع 70 درصد از کل تغییرات عملکرد را توجیه کردند. بنابراین، با توجه به معنی داری اثر متقابل تاریخ کاشت و آبیاری بر عملکرد دانه (p ≤ 0.01)، کاشت زودهنگام ذرت دانه ای و مدیریت کم آبیاری با تعدیل تنش های غیرزنده نقش عمده ای در کسب عملکرد بهینه و ارتقای بهره وری آب آبیاری خواهند داشت.

    کلیدواژگان: بهره وری آب، تجزیه علیت، شاخص برداشت، صفات زراعی، وزن بلال
  • مهدی سیدی، سید امیرعباس موسوی میرکلائی*، حسین زاهدی صفحات 163-178

    به منظور ارزیابی تاثیر تنش کم آبی و محلول پاشی نانواکسید روی بر خصوصیات مورفوفیزیولوژیکی توده های پنیرباد، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. عامل های آزمایش شامل رژیم های مختلف آبیاری (شاهد= آبیاری مطلوب)، (تنش متوسط) و (تنش شدید) و توده های بذر پنیرباد (فنوج، خاش، سراوان و سرباز) و محلول پاشی نانواکسیدروی و بدون کاربرد آن، در سال 98-1397 در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس انجام شد. بیشترین سطح برگ (583/92 سانتی متر مربع) مربوط به توده سرباز در آبیاری شاهد و کمترین سطح برگ (245/88 سانتی متر مربع) مربوط به توده خاش در تنش کم آبی شدید بود. براساس نتایج مقایسه میانگین بیشترین وزن خشک گیاه (1/76 گرم) مربوط به توده سرباز و آبیاری شاهد و کمترین وزن خشک گیاه (0/63 گرم) مربوط به توده فنوج و تنش کم آبی شدید بود. همچنین، بیشترین مقدار کلروفیل a (2/55 میکرومول بر گرم) مربوط به توده خاش در آبیاری شاهد و محلول پاشی نانواکسیدروی بود. بیشترین مقدار کلروفیل b (1/26 میکرومول بر گرم) مربوط به توده فنوج در آبیاری شاهد و محلول پاشی نانواکسیدروی بود که تفاوت معنی داری با سایر توده ها نداشت. همچنین، کمترین مقدار کلروفیل b (0/62 میکرومول بر گرم) مربوط به توده خاش در تنش کم آبی شدید و بدون محلول پاشی نانواکسیدروی بود. توده سرباز بیشترین مقدار آنتوسیانین (0/3 میکرو مول بر گرم) را در تیمار کم آبی شدید و عدم محلول پاشی نانواکسیدروی به خود اختصاص داد که تفاوت معنی داری با توده سراوان نداشت و کمترین مقدار آنتوسیانین (0/146 میکرومول بر گرم) مربوط به توده فنوج در تیمار کم آبی شدید همراه با محلول پاشی نانواکسیدروی بود. بنابراین، تنش کم آبی شدید سبب کاهش مقدار صفات مورد آزمایش گردید. توده سرباز نسبت به سایر توده ها نسبت به شرایط تنش کم آبی شدید تحمل بهتری نشان داد. استفاده از محلول پاشی نانواکسیدروی سبب بهبود رشد گیاه و افزایش برخی از صفات مورد آزمایش در شرایط تنش گردید.

    کلیدواژگان: پنیرباد، تنش کم آبی، نانواکسید روی، کلروفیل، آنتوسیانین
  • معصومه محمدپور درشکی، علی نصرالله زاده اصل*، محسن رشدی، فرزاد جلیلی، ساسان رضادوست صفحات 179-199

    به منظور بررسی روش های کاهش مصرف آب تحت شرایط تنش خشکی در زاعت لوبیا چیتی آزمایشی به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه ای واقع در شهرستان سلماس طی سال 1397 انجام گردید. فاکتور اصلی قطع آبیاری در 3 سطح (آبیاری مطلوب، قطع آبیاری از آخر مرحله گلدهی، قطع آبیاری از آخر مرحله نیام بندی) و فاکتور فرعی روش های کاهش مصرف آب در 5 سطح شامل (شاهد، سوپر جاذب، قارچ میکوریزا، کود نانو پتاسیم و پیش تیمار بذر با پراکسید هیدروژن) در نظر گرفته شدند. نتایج آزمایش نشان داد که تاثیر قطع آبیاری و روش های کاهش مصرف آب روی عملکرد، اجزای عملکرد، کارآیی مصرف آب، کلروفیل کل و میزان پرولین معنی دار بود. همچنین، اثر متقابل فاکتورهای قطع آبیاری و روش های کاهش مصرف آب بر عملکرد دانه، کارآیی مصرف آب و میزان پرولین معنی دار گردید. با آنکه بیشترین عملکرد دانه به میزان 2133/24 کیلوگرم در هکتار مربوط به تیمار آزمایشی اثر متقابل آبیاری مطلوب همراه با مصرف پلیمر سوپر جاذب بود ولی مشاهده شد که عملکرد دانه در تیمار آزمایشی آبیاری مطلوب و بدون استفاده از روش های کاهش مصرف آب به میزان 1627/21 کیلوگرم در هکتار با تیمار آزمایشی قطع آبیاری در مرحله نیام بندی همراه با مصرف سوپر جاذب به میزان 1564/3 کیلوگرم در هکتار افزایش عملکردی حدود 3/87 درصدی را نشان داد که از نظر آماری معنی دار نبود که این نشانگر صرفه جویی در مصرف آب با استفاده از سوپر جاذب می باشد. همچنین در تیمار آزمایشی قطع آبیاری در مرحله نیام بندی با استفاده از قارچ میکوریزا نسبت به تیمار آزمایشی آبیاری مطلوب، عملکرد دانه 12/3 درصد کاهش یافت که آن نشان دهنده تاثیر بیشتر سوپر جاذب در جلوگیری از کاهش عملکرد دانه نسبت به قارچ میکوریزا در شرایط تنش خشکی می باشد. همچنین، کارایی مصرف آب در تیمار آزمایشی آبیاری مطلوب نسبت به تیمار آزمایشی قطع آبیاری در مرحله نیام بندی همراه با مصرف سوپر جاذب حدود 19 درصد کاهش یافت که نشان دهنده افزایش کارآیی مصرف آب در شرایط تنش خشکی با استفاده از مواد سوپرجاذب می باشد.

    کلیدواژگان: پرولین، سوپرجاذب، کلروفیل، عملکرد دانه
  • سیده نساء شاهرخی، احمد نادری*، پیام پزشکپور، مانی مجدم، عادل مدحج صفحات 201-215

    کم آبی از جمله عواملی است که با ایجاد محدودیت در رشد، دست یابی به عملکرد بالا را دشوار می سازد و استفاده بهینه از آب نقش مهمی در حصول عملکرد مورد انتظار دارد. همچنین، توجه به نقش مدیریتی کاربرد برخی از مواد افزودنی نظیر سوپرجاذب ها به منظور استفاده بهینه از آب در کشاورزی، در شرایط تنش کم آبی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بدین منظور آزمایشی به صورت کرت های دو بار خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در سال زراعی 94- 1393 در ایستگاه تحقیقاتی سراب چنگایی، خرم آباد به اجرا درآمد. تیمار آبیاری تکمیلی در سه سطح دیم، آبیاری تکمیلی در مرحله 50 درصد گل دهی و آبیاری تکمیلی در مرحله 50 درصد گل دهی + 50 درصد غلاف دهی) در کرت های اصلی، سوپرجاذب (مصرف 90 کیلوگرم در هکتار و عدم مصرف) در کرت های فرعی و ارقام نخود (آرمان، آزاد، هاشم، عادل و لاین ILC482) در کرت های فرعی-فرعی قرار داده شدند. بیشترین عملکرد دانه و پروتیین (به ترتیب 3890 و 870 کیلوگرم در هکتار)، در شرایط آبیاری تکمیلی در دو مرحله و مصرف سوپرجاذب به دست آمد که نسبت به شاهد دیم و عدم مصرف سوپرجاذب به ترتیب 24 و 21 درصد بیشتر بود. بیشترین شاخص سبزینگی برگ (39/22)، تعداد غلاف در بوته (22/1)، وزن صد دانه (52/4 گرم) و عملکرد زیستی (5431/5 کیلوگرم در هکتار) مربوط به آبیاری دو مرحله ای بود. همچنین بیشترین تعداد غلاف در بوته (27/7) در رقم هاشم و مصرف سوپرجاذب مشاهده شد که نسبت به عدم مصرف سوپرجاذب در همین رقم به ترتیب 34 درصد بیشتر بود. برهمکنش سوپرجاذب و رقم نشان داد که بیشترین عملکرد دانه (4159 کیلوگرم در هکتار)، نیتروژن دانه (3/69 درصد) و عملکرد پروتیین (960 کیلوگرم در هکتار) در رقم عادل و در شرایط مصرف سوپرجاذب بود. در شرایط دیم، مصرف سوپرجاذب باعث افزایش عملکرد دانه و عملکرد پروتیین ژنوتیپ های نخود شد. نتایج نشان داد که در تمام سطوح آبیاری تکمیلی، استفاده از پلیمرهای سوپرجاذب موجب بهبود شرایط رشدی گیاه و افزایش معنی دار کمیت دانه گردید.

    کلیدواژگان: پروتئین، پلیمر آب دوست، شاخص سبزینگی، عملکرد زیستی، کم آبی
  • زیور حیدرپور صارمی، ماشااله دانشور*، امیدعلی اکبرپور، افسانه عالی نژادیان بیدآبادی صفحات 217-239

    از مهم ترین آلاینده های محیط زیست می توان به عنصر سرب اشاره کرد که بر جذب عناصر غذایی در گیاه تاثیرگذار است. تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر زیولیت و میکوریزا بر خصوصیات کمی و کیفی گیاه سویا در خاک آلوده به سرب در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان به انجام رسید. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار به اجرا درآمد. عامل ها شامل میکوریزا در دو سطح (شاهد و تلقیح با میکوریزا (گونه گلوموس)  و زیولیت در سه سطح (صفر، پنج و ده درصد وزنی) بودند. خاک تمام گلدان ها با غلظت 200 میلی گرم بر کیلوگرم نیترات سرب آلوده شد. نتایج تحقیق نشان داد به جز ارتفاع بوته، تعداد دانه در غلاف، تعداد غلاف در بوته و تعداد شاخه فرعی که تحت تاثیر اثرات اصلی میکوریزا و زیولیت قرار گرفتند، در بقیه صفات اثرات متقابل آنها معنی دار بود. کاربرد زیولیت10% به همراه تلقیح با میکوریزا موجب بهبود شاخص سطح برگ (84%)، فعالیت کاتالاز (150%)، سوپراکسید دیسموتاز (220%)، وزن هزار دانه (51%)، عملکرد دانه (94%)، عملکرد بیولوژیک (51%) و شاخص برداشت (34%) و کاهش تجمع سرب در ریشه (43%) و اندام هوایی (44%)، فاکتور انتقال (75%) و تجمع زیستی در ریشه (43%) و اندام هوایی (43%) شد. بالاترین عملکرد دانه (3609 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد بیولوژیک (9026 کیلوگرم در هکتار) از استفاده هم زمان از میکوریزا و زیولیت 10% به دست آمد. به طورکلی، کاربرد میکوریزا و زیولیت علاوه بر کاهش تاثیرات فلزات سنگین موجود در خاک و بهبود عملکرد کمی و کیفی تولیدی می تواند در گیاه پالایی فلزات سنگین موثر باشد.

    کلیدواژگان: دانه روغنی، رشد، فاکتور انتقال، کاتالاز، گیاه پالایی
  • صمد رضایت، محمدرحیم اوجی*، فرهاد مهاجری، مهدی مدن دوست صفحات 241-253

    در سال های اخیر توجه محققین بیش از پیش به حفظ ثبات و باروری نظام های تولید کشاورزی معطوف شده و یکی از راهکارهای افزایش ثبات، ایجاد تنوع از طریق به کارگیری نظام های چندکشتی است. به منظور بررسی عملکرد کلزا و نخود در نسبت های مختلف کشت آزمایشی در سال زراعی 1398-1397 به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی منطقه دستجه فسا انجام شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل نسبت کاشت نخود و کلزا در 5 سطح: 0-100، 25-75، 50-50، 75-25 و 100-0 به ترتیب نخود- کلزا و نوع و مقدار کودهای نیتروژنه در 6 سطح شامل 140، 120 و 100 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص از منبع اوره، 140، 120 و 100 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص از منبع سولفات آمونیوم بودند. نتایج نشان داد که نسبت های مختلف کاشت اثر معنی داری بر عملکرد کلزا و نخود داشتند. افزایش نسبت نخود در کشت مخلوط با کلزا و همچنین کلزا در کشت مخلوط با نخود باعث کاهش معنی دار عملکرد در مقایسه با کشت خالص آنها شد. بیشترین عملکرد کلزا و نخود به ترتیب با 2240/1 کیلوگرم در هکتار و 2155/75 کیلوگرم در هکتار در کشت خالص کلزا و نخود و کمترین عملکرد کلزا و نخود به ترتیب با میانگین 1548/06 و 1187/3 کیلوگرم در هکتار به ترتیب در نسبت کاشت 25-75 و 75-25 (کلزا-نخود) به دست آمد. در مقایسه ی سولفات آمونیوم و اوره جهت افزایش عملکرد کلزا نتایج نشان داد که سولفات آمونیوم بیشتر از اوره عملکرد کلزا را افزایش داده است. نسبت برابری زمین در تمامی نسبت های کاشت مخلوط تحت سطوح مختلف کود نیتروژن نسبت به تک کشتی افزایش داشت (LER>1).

    کلیدواژگان: سولفات آمونیوم، کشت مخلوط، نسبت برابری زمین، اوره
  • سید فاضل فاضلی کاخکی*، مرتضی گلدانی، فرهاد سلیمانی فرد، ناصر بیک زاده صفحات 255-270

    به منظور بررسی واکنش کلزا به نحوه استفاده از کود نیتروژن، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال زراعی 95-94 اجرا شد. فاکتور اول دو رقم کلزا (Hayola 401 و RGS003) و فاکتور دوم چهار نحوه اعمال تیمار کود نیتروژن به صورت سرک (F1: سه مرحله کوددهی به صورت پای بوته، F2: سه مرحله محلول پاشی، F3: چهار مرحله کوددهی پای بوته و F4: چهار مرحله محلول پاشی) بود. نتایج نشان داد که بیشترین ارتفاع بوته در نمونه برداری دوم و سوم با اعمال تیمار F3 و با 144/8 و 161 سانتی متر به دست آمد. وزن خشک و سطح برگ در تمام مراحل نمونه برداری بیشترین مقدار از اعمال تیمار F3 حاصل شد. همین روند در مورد وزن خشک شاخه های جانبی نیز مشاهده شد، به طوری که در مرحله سوم نمونه برداری بیشترین وزن خشک شاخه های جانبی با مقدار 59/4 گرم در بوته از اعمال تیمار F3 به دست امد. بیشترین عملکرد زیست توده و دانه از اعمال تیمار F3 به ترتیب با مقدار 1029 و 332 گرم در مترمربع به دست آمد. اعمال تیمار F3 در رقم هایولا 401 بیشترین تعداد خورجین (145 خورجین در بوته)، زیست توده (1105 گرم در مترمربع)، عملکرد روغن (121 گرم در متر مربع) و عملکرد دانه با مقدار 358 گرم در متر مربع را داشت. به طورکلی، نتایج نشان داد کلیه شاخص های مورفولوژیکی و عملکردی بوته از تاثیر چهارمرحله کوددهی پایه بوته حاصل شد که رقم هایولا 401 واکنش مثبت بیشتری به این نحو کوددهی را نشان داد.

    کلیدواژگان: تعداد خورجین در بوته، سطح برگ، مرحله نمونه برداری، وزن خشک شاخه جانبی
  • رضا نوذری، اسماعیل حدیدی ماسوله*، اعظم برزویی، سعید سیف زاده، علی اسکندری صفحات 271-286
    به منظور بررسی روش های مختلف خاک ورزی و کود اوره همراه با نیتراپایرین بر میزان کلروفیل، پروتیین دانه، عملکرد و اجزاء دو رقم گندم، آزمایشی به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 96-1395 در مزرعه تحقیقاتی پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل خاک ورزی (رایج و حداقل) ، کود اوره در سه سطح (صفر، 150 کیلو اوره در هکتار و 150 کیلو اوره در هکتار + نیتراپایرین) و ارقام گندم (ارگ و امیدبخش) بودند. نتایج نشان داد که سیستم های خاک ورزی بر صفات مورد بررسی تاثیرگذار بودند به طوری که بیشترین میزان کلروفیل (5/18 میلی گرم در گرم وزن تر) و شاخص سطح برگ (3/78) به ترتیب در خاک ورزی حداقل و رایج به دست آمد. بیشترین میزان پروتیین دانه (14/8 درصد)، عملکرد دانه (668/3 کیلوگرم در هکتار) و شاخص برداشت (42/5 درصد) در خاک ورزی حداقل و تیمار کودی 150 کیلوگرم اوره در هکتار+ نیتراپایرین به دست آمد. کاربرد همزمان اوره و نیتراپایرین باعث افزایش پروتیین دانه، وزن هزار دانه و شاخص برداشت شد. هر دو رقم ارگ و امیدبخش بیشترین ارتفاع (به ترتیب 102/16 و 104/66 سانتی متر) و شاخص سطح برگ (به ترتیب 3/8 و 3/9) را در تیمار کودی 150 کیلوگرم اوره در هکتار تولید کردند. اثر متقابل سه گانه خاک ورزی ، کود و رقم نیز تاثیر معنی داری بر وزن خشک برگ، عملکرد دانه و عملکرد زیستی داشت. در خاک ورزی حداقل، رقم امیدبخش در تیمار کودی 150 کیلوگرم اوره همراه با نیتراپایرین عملکرد دانه و عملکرد زیستی بهتری نسبت به سایر تیمارها نشان داد. با توجه به نتایج به دست آمده، در شرایط شخم حداقل، رقم امیدبخش و کاربرد اوره همراه با نیتروپایرین توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: پروتئین، خاک ورزی مرسوم، شاخص سطح برگ، کلروفیل، هدر روی نیتروژن
|
  • Babak Mirshekarnezhad, Farzad Paknejad *, Mohammad Nabi Ilkaee Pages 147-162

    Arid and semiarid climate in many parts of Iran dictates the employment of agronomic practices. With this approach, a statistical experiment was set up in split-plot based on randomized complete block design with three replicates during 2015 and 2016 cropping seasons. The experiment took place in College of Agriculture and Natural Resources, University of Tehran. Experimental treatments scheduled on three planting dates: (21st April, 11th May and 31th May) and four irrigation regimes: I100: 100%ETc, I80: 80%ETc, I60: 60%ETc and I40: 40%ETc, based on plant water need. The highest value of water productivity of economical yield (1.19 kg.m-3) and the greatest value of water productivity of biological yield (1.03 kg.m-3) obtained in early-planting date in both years, respectively. Path analysis showed that ear weight with direct effect (1.27) and water productivity of biological yield (0.973), positively contributed to the final yield determination under irrigation regimes I100 and I60, respectively. According to principal component analysis (PCA), the variables such as grain yield, ear weight, biological yield, total number of grain, kernel weight and harvest index as agronomic traits in PC1 and water productivity of economical yield and biological yield as physiological traits in PC2 were accounted for 70% of the final yield variations in total. Due to interactions of planting date and irrigation level on the grain yield (p ≤ 0.01), early planting of grain maize and deficit irrigation management as early season strategies will have great potential to achieve optimal yield and higher water productivity by mitigating early abiotic factors.

    Keywords: Agronomic traits, Ear weight, harvest index, Path analysis, water productivity
  • Mehdi Seyedi, Seyed AmirAbbas Mousavi Mirkalaei *, Hossein Zahedi Pages 163-178

    In order to evaluate the effect of water deficit stress and foliar application of zinc oxide nano particles on morphophysiological characteristics in Withania coagulans L. landraces, a factorial experiment in a completely randomized design with 3 replications was setup. The experiment included various irrigation regimes (control), (medium stress), (severe stress), four landraces (Fanuj, Khash, Saravan and Sarbaz), with and without foliar application of zinc oxide nano particles. The experiment was conducted in green house of the faculty of Agriculture, Tarbiat Modares University, during 2018-2019. The highest leaf area (538.92 cm2) was related to Sarbaz in control irrigation and the lowest leaf area (245.88 cm2) was related to Khash in severe water deficit stress. Based on the comparison results, the mean of maximum plant dry weight (1.76 g) was related to Sarbaz and control irrigation and the lowest plant dry weight (0.63 g) was related to Fanuj and severe water deficit stress. Also, the highest amount of chlorophyll a (2.55 μmol.g-1) was related to Khash, control irrigation and foliar application of zinc oxide nano particles. The highest amount of chlorophyll b (1.26 μmol.g-1) was related to Fanuj, control irrigation and foliar application of zinc oxide nano particles, which was not significantly different from other landraces. Also, the lowest amount of chlorophyll b (0.62 μmol.g-1) was related to Khash, severe water deficit stress and without foliar application of zinc oxide nano particles. Sarbaz had the highest amount of anthocyanin (0.3 μmol.g-1) in the treatment of severe water deficit stress and lack of foliar application of zinc oxide nano particles, which was not significantly different from Saravan. Also, the lowest amount of anthocyanin (0.146 μmol.g-1) was related to Fanuj in the treatment of severe water deficit stress with foliar application of zinc oxide nano particles. Severe water deficit stress reduced the amount of traits tested. Also, the Sarbaz showed good tolerance to water deficit stress conditions compared to other landraces. The foliar application of zinc oxide nano particles also improved plant growth and increased some of the tested traits under stress conditions.

    Keywords: Anthocyanin, Chlorophyll, Withania coagulans, Water deficit, Zinc Oxide nano particles
  • Masoumeh Mohammadpur, Ali Nasroallahzadeh Asl *, Mohsen Roshdi, Farzad Jalili, Sasan Rezadoost Pages 179-199

    In order to evaluate methods of reduce water consumption under the conditions of drought stress in the cultivation of pinto beans, an experiment was carried out as split plot based on randomized complete block design with three replications in Salmas city, during of 2018. The main plot irrigation disruption at 3 levels (optimum irrigation, irrigation disruption at the end of flowering stage, irrigation disruption at the end of poding stage) and methods of reduce water consumption as the sub-factor in 5 levels including (control, use of superabsorbent, use of mycorrhiza fungi, use of nano-potassium fertilizer and seed priming with hydrogen peroxide) were considered. The results showed that the effect of irrigation disruption and water consumption reduction methods on yield, yield components, water use efficiency, total chlorophyll and proline content was significant. Also, the interaction of irrigation interruption factors and methods of reducing water consumption on grain yield, water use efficiency and proline was significant. Although the highest grain yield of 2133.24 kg.ha-1 was related to the experimental treatment of optimum irrigation with the use of superabsorbent polymer, but also it was observed that the experimental treatment of optimum irrigation without the use of water reduction methods by 1627.21 kg.ha-1 with experimental treatment of irrigation disruption from the end of poding stage with the use of superabsorbent at the rate of 1564.3 kg.ha-1 showed a yield increase of about 3.87% which was not statistically significant and this indicates a saving in water consumption using super absorbent. Also, in the experimental treatment of irrigation disruption in the poding stage using mycorrhizal fungus, compared to the optimum irrigation treatment, grain yield decreased by 12.3%, which indicates the greater effect of superabsorbent in preventing the reduction of grain yield compared to mycorrhizal fungus in conditions of drought stress. Also, the results showed that the water use efficiency in the experimental treatment of optimum irrigation compared to experimental treatment of irrigation disruption in the poding stage with the use of superabsorbent Decreased about 19%, which indicates an increase in water use efficiency under drought stress using superabsorbent materials.

    Keywords: Chlorophyll, Grain yield, Proline, Superabsorbent
  • Seyedeh Nesa Shahrokhi, Ahmad Naderi *, Payam Pezeshkpour, Mani Mojaddam, Adel Modhej Pages 201-215

    In order to study the responses of chickpea genotypes and super absorbent application under supplemental irrigation condition, an experiment was conducted base on split-split- plot randomized complete block design with four replications during 2014-2015 in the Agricultural Research Station of Sarab Changaei, Khorramabad. Suplimental irrigation (rainfed, suplimental irrigation at 50% flowering and supplemental irrigation at 50% flowering+ 50% poding) in the main plots, super absorbent polymer in subplot and cultivars (Arman, Azad, Hashem, Adel and ILC482) the sub-subplots were located. The highest grain yield and protein yield were obtained in supplementary irrigation in two stages (50% flowering + 50% poding) with super absorbent application, by avrege of 3890 and 870 kg.ha-1, respectively, which were 24% and 21% higher than control, respectively. The highest leaf greenness (39.22), pods per plant (22.1), seed weight (52.4) and biological yield (5413.5) were related to two-stage irrigation. The highest number of pods per plant (27.7) was observed in Hashem cultivar and superabsorbent application, which was 34% more than non- super absorbent in same cultivar. Results of genotype× super absorbent showed that the highest grain yield (4159 kg.ha-1), grain nitrogen percentage (3.69) and protein yield (960 kg.ha-1) were obtained under super absorbent and Adel cultivar conditions. Based on the results, application of supera bsorbent increased grain yield and protein yield of chickpea genotype in rain-fed conditions. By improving physiological traits, associated with drought tolerance, the use of supplemental irrigation method in areas that make this possible, especially if combined with the application of super absorbent polymers, can increase seed yield in chickpea.

    Keywords: Biological yield, Hydrophilic polymer, Leaf greenness index, Protein, Water deficit
  • Zivar Haidarpour Saremi, Mashallah Daneshvar *, Omid Ali Akbarpour, Afsaneh Aali Nejadian Bidabadi Pages 217-239

    One of the important environment pollutants can cited to element lead (Pb) that effected on absorption of nutrients in plants. This investigation was conducted in order study effect zeolite and Mycorrhiza on quality and quantity soyben plant on soil polluted with Pb in greenhouse Faculty of Agriculture, University of Lorestan. The experiment was carried basic factorial in from to random completly design with three repeat. Treatments were incloud; Mycorrhiza fungus in two level (control and application Mycorrhiza) and zeolite in three level (0, 5% and 10% W/W). Soil’s all plots were polluted with concentration 200 mg/kg Pb (NO3)2. Result this investigation indicued, exept height plant, number grain per pod, number pod per plant and number of branches that influenced by main effect Mycorrhiza and zeolite, in other traits intraction was significant. Application zeolite 10% with Mycorrhiza resulted improve LAI (84%), catalase (150%), superoxide dismutase (220%), 1000 grain-weight (51%), grain yield (94%), biological yield (51%) and harvest index (34%) and decreased accumulation of lead in root (43%) and shoot (44%), TF(75%) and BCF in root (43%) and shoot (43%). Heighest grain yield (3609 kg.ha-1) and biological yield (9026 kg.ha-1) was obtained from use Simultaneous zeolite 10% and Mycorrhiza. Overall application Mycorrhiza and zeolite in addition to decline effects heavy metals in the soil and improve quantitative and qualitative yield of the product can be effective in phytoremediation of heavy metals.

    Keywords: Catalase, growth, oilseed, phytoremediation, TF
  • Samad Rezayat, Mohammad Rahim Owji *, Farhad Mohajeri, Mehdi Madandousd Pages 241-253

    In recent years, researchers have increasingly focused on maintaining the stability and fertility of agricultural production systems. One of the ways to increase stability is to create diversity through the use of multi-culture systems. In order to investigate the yield of Canola and Chickpeas in different cultivation ratios with different types and amounts of nitrogen fertilizer in Fasa region, an experiment was performed on 2018-2019 as factorial in complete randomized block design with three replications in the research farm of Dastjeh, Fasa region. Factors included the ratio of planting peas and canola in 5 levels: 0-100, 25-75, 50-50, 75-25 and 100-0, respectively, pea-canola and type and the amount of nitrogen fertilizers at 6 levels including urea 140 kg.ha-1 urea 120 kg ha-1, urea 100 kg ha-1, ammonium sulfate 140 kg.ha-1, ammonium sulfate 120 kg.ha-1, sulfate Ammonium 100 kg.ha1. The results showed that different planting ratios had a significant effect on canola and pea yield. Increasing the ratio of chickpeas in mixed with canola and rapeseed in mixed with chickpea cultivation significantly reduced their yield compared to their net cultivation. The highest yield of canola and chickpeas with 2240.1 kg.ha-1 and 2155.75 kg.ha-1 in net cultivation of canola and chickpeas and the lowest yield of rapeseed and chickpeas with the average of 1548.06 and 1187.3 kg.ha-1, respectively, were obtained in Planting ratios of 25-75 and 75-25 (canola-chickpeas). Comparing ammonium sulfate and urea to increase canola yield, the results showed that ammonium sulfate increased canola yield more than urea. The ratio of land equivalent ratio (LER) in all mixed planting ratios under different levels of nitrogen fertilizer increased compared to a single cropping (LER> 1).

    Keywords: Ammonium sulfate, Intercropping, land equivalent ratio, Urea
  • Seyyed Fazel Fazeli Kakhki *, Morteza Goldani, Farhad Soleimani Fard, Naser Bikzadeh Pages 255-270

    In order to investigate the response of rapeseed to the application method of nitrogen fertilizer, a factorial experiment was conducted in a randomized complete block design with three replications in the 2015-2016 crop season. The first factor was two canola cultivars (Hayola 401 and RGS003) and the second factor was four application method of nitrogen fertilizer treatment as F1: three stages fertilization in soil used, F2: three stages foliar spraying application, F3: four stages of fertilization in soil used and F4: four stages of fertilization as foliar spraying. The results showed that the highest plant height was obtained by applying F3 treatment with 144.8 and 161 cm per plant in the second and third sampling, respectively. The highest leaf dry weight and leaf area was obtain by application F3 treatment in all sampling stages. The same trend was observed for the dry weight of lateral branches, so that in the third stage of sampling, the highest dry weight of lateral branches with 59.4 g.plant-1 was obtained by consuming of F3 treatment. The highest biomass and grain yield were obtained from F3 treatment with 1029 g.m-2 and 332 g.m-2 respectively. The highest number of pod (145 pod per plant), biomass (1105 g.m-2), oil yield (121 g.m-2) and seed yield (358 g.m-2) was obtain from application F3 in Hayola 401 cultivar. In general, the results showed that all morphological and yield indices of the plant were obtained from application of nitrogen fertilizer in four stages at the soil used that Hayola 401 cultivar showed more positive response to this used method of fertilization.

    Keywords: Branch dry weight, leaf area, Number pod per plant, Sampling stage
  • Reza Nozari, Esmaeil Hadidi Masouleh *, Azam Borzouei, Saeed Sayfzadeh, Ali Eskandari Pages 271-286
    In order to evaluate different tillage methods and urea fertilizer with nitrapyrin on total chlorophyll content, grain protein, yield and yield components of two wheat cultivars, an experiment was conducted in form of split factorial in randomized complete blocks with three replications in the Research farm Nuclear Science and Technology in 2017-2018. Experimental treatments included conventional and minimum tillage, fertilizer treatment at three levels of 0, 150 kg urea ha-1 and 150 kg urea ha-1 + nitrapyrin and wheat cultivars (Arg and Omidbakhsh). Tillage systems were effective on the studied traits and that the highest amount of chlorophyll (5.18 mg.g-1 FW) and leaf area index (3.78) were obtained in minimum and conventional tillage, respectively. The highest grain protein content (170.7%), grain yield (668.3 kg.ha-1) and harvest index (42.51%) were obtained in minimum tillage and 150 kg urea ha-1 fertilizer + nitrapyrin. Application of urea + nitrapyrin increased grain protein, 1000-grain weight and harvest index. Both Arg and Omidbakhsh cultivars obtained the highest plant height (102.16 and 104.66 cm, respectively) and leaf area index (3.88 and 3.98, respectively) in 150 kg urea ha-1 treatment. The three-way interactions of tillage, fertilizer and cultivar also had a significant effect on leaf dry weight, grain yield and biological yield. In minimal tillage, Omidbakhsh cultivar in 150 kg urea ha-1 + nitrapyrin fertilizer treatment showed better grain yield and biological yield than other treatments. According to the obtained results, in minimal plowing conditions, Omidbakhsh cultivar and application of urea + nitrapyrin is recommended.
    Keywords: Chlorophyll, Conventional tillage, leaf area index, Nitrogen leaching, Protein